موشها و آدمها
نویسنده:
جان اشتاین بک
مترجم:
پرویز داریوش
امتیاز دهید
داستان کوتاه موشها و آدمها توسط برنده جایزه نوبل ادبیات، جان اشتاین بک در سال ۱۹۳۷ منتشر شد. نویسنده در این کتاب از داستان غم انگیز جورج میلتون و لنی اسمال که دو کشاورز مهاجری بودند که در رکود بزرگ آن روزگار در کالیفرنیا تغییر مکان داده بودند میگوید.مبنای این داستان از تجربیات اشتاین بک که زندگی بیخانمان را به تصویر میکشیده برگرفتهاست. عنوان این کتاب از شعر رابرت برن برگرفته شدهاست.رضا میر لوحی بر اساس این کتاب فیلم تپلی را ساخته است .
«موشها و آدمها» نخستین پیروزی درخشان استاین بک بود. روی آوردن مردم به این کتاب سبب چاپ دوباره کارهای پیشین این نویسنده شد. استاین بک در نامه های خود به دوستانش نوشته است که با این اثر خواسته است آزمایشی کرده باشد که آیا می توان نمایشنامه ای را طوری نوشت که برای خواننده دلچسب باشد و آیا می توان داستانی را طوری نوشت که برای نمایش آن به تهیه نمایشنامه جداگانه نیازی نیفتد.
بیشتر
«موشها و آدمها» نخستین پیروزی درخشان استاین بک بود. روی آوردن مردم به این کتاب سبب چاپ دوباره کارهای پیشین این نویسنده شد. استاین بک در نامه های خود به دوستانش نوشته است که با این اثر خواسته است آزمایشی کرده باشد که آیا می توان نمایشنامه ای را طوری نوشت که برای خواننده دلچسب باشد و آیا می توان داستانی را طوری نوشت که برای نمایش آن به تهیه نمایشنامه جداگانه نیازی نیفتد.
آپلود شده توسط:
Reza
1388/01/28
دیدگاههای کتاب الکترونیکی موشها و آدمها
طول زندگی منوط به عمر آرزوهایی است که انسان دراندیشه دارد
آرزوهاییکه پتانسیل حرکت اند.
داستان شرح حال همه کسانی است که دوست داند و آرزو دارند روزی گردن از یوق اطاعت صرف بردارند وحداقل مالکیت برایشان وجود داشته باشد
ژرژ ولنی و زن کورلی وکورکس هرکدام به معنایی تنها هستندوفقط به دنبال گوش شنوایی برای شنیدن آرزوهایی از دست رفته وآرزوهایی خیالی هستندخواسته هایی که نمی توانند برای هرکسی بیان کنند.نقشه هایی که نقش برآب میشود.
موش نماد افرادی هستند که حداقل امکانات ورفاه برایشان توسط کارفرما وجامعه مشخص میشود وزمانی که دیگر کارایی ندارن به مرگ محکوم میشوند
داستان هماند کتاب مسخ جنبه منفعت طلبانه وفساد انسانی را مورد انتقاد قرا رمیدهدصرف نگاه سود جویانه به یک موجود وکنار گذاشتن او هنگامی که سودی به همراه ندارد.
ژرژبا کشتن لنی حداقل خودش میخواسته دراز بین بردن آرزوهایش سهمی داشته باشد چون نمی خواست مثل کاندی پیر دچارپشیمانی شود.
تو کل داستان یکسر به این اشاره می کنه که موش ها نرمند و او لمس کردن چیزهای نرم را دوست داشت. منظور نویسنده از این تکرار چیه؟
البته بیشتر تاکید روی لاشه ی موش هاست تو این کتاب.
کسی می تونه منو راهنمایی کنه؟
از کجا میتونم نسخه پی دی اف ش رو خریداری کنم؟؟؟:stupid:
کاربر گرامی! با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد.
جان اشتاین بک